جدول جو
جدول جو

معنی محمود زنجی - جستجوی لغت در جدول جو

محمود زنجی
(مَ)
ابن عمر بن محمد (محمود) بن منصور قاضی زنجی (ربنجنی) سنجری (سجزی). مؤلف کتاب مهذب الاسماء فی مرتب الحروف والاشیاء در لغت عربی به فارسی در بیست وهشت باب و هر باب نیز خودبه سه باب (مفتوح و مضموم و مکسور) تقسیم گردیده است و در تدوین آن از السامی فی الاسامی، کتاب الاسامی ودستوراللغۀ نطنزی استفاده کرده و بنابراین تألیف آن از نیمۀ دوم قرن ششم ببعد باید باشد. نسخه هایی از این کتاب در کتاب خانه مدرسه عالی سپهسالار و سه نسخه در کتاب خانه لغت نامۀ دهخدا موجود است. رجوع به فهرست مدرسه عالی سپهسالار (ج 2 صص 294- 297) شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ دِ غَ نَ)
سلطان محمود غزنوی، ابوالقاسم بن سبکتکین ملقب به سیف الدوله، و نیز یه یمین الدوله و امین المله و غازی. در سال 360 هجری قمری متولد شد و وفاتش روز پنج شنبه 23 ربیع الاخر سال 421 هجری قمری در شهر غزنین بود و به مرض سل (دق) درگذشت. پس از فوت او را امیر ماضی خواندند. محمود بعد از مرگ ابومنصور ناصرالدوله سبکتکین به سال 387 ه. ق. پس از غلبه بر برادرش اسماعیل به امارت رسید. جنگها و محاربات سلطان محمود بدین شرح است: بر ابوابراهیم اسماعیل بن نوح ملقب به منتصر سامانی چیره گشت. بعد از آن خلف بن احمد باقی ماندۀ صفاریان را از میان برداشت و سپس با خانیان ترکستان به جنگ پرداخت و بعد از آرام کردن آن نواحی عزم فتح خوارزم و جرجانیه را نمود و در سال 392 هجری قمری بعنوان جهاد و غزا به هندوستان حمله برد و تا سال 416 هجری قمری در ظرف 24 سال چندین جنگ کرد که 12 غزوۀ او مهم تر است. دیگر از فتوحات محمود میتوان فتح ری و اصفهان و غلبۀ سلطان محمود بر مجدالدولۀ دیلمی را نام برد که به سال 420 هجری قمری اتفاق افتاده است. سلطان محمود که اولین پادشاه مستقل و بزرگترین فرد خاندان غزنوی است به دلیری و بی باکی و کثرت فتوحات و شکوه دربار در تاریخ اسلام بسیار مشهور شده مخصوصاً غزوات او در هند و غنایمی که از آنجا آورده و اجتماع علما و شعرا در دستگاه او، واشعار و کتبی که به نام او ترتیب یافته نام او را در اکناف و اطراف عالم معروف کرده است. معروفترین شاعران دربار او عبارت بودند عنصری بلخی، فرخی سیستانی، عسجدی مروزی، زینتی، فردوسی طوسی، منشوری سمرقندی، کسائی مروزی و غضائری رازی که بزرگترین و نامورترین آنان همان فردوسی طوسی است. و از علمای دستگاه محمودی هیچ کسی جلیل القدرتر و بزرگوارتر از ابوریحان بیرونی نیست. از وزرای نامی دستگاه سلطان محمود این اشخاص را می توان نام برد: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میکال معروف به حسنک وزیر. دبیر مخصوص دربار سلطان محمود ابونصر مشکان بوده است. سلطان محمود در مذهب حنفی تعصبی مفرط داشت. شهرستانی در ملل و نحل می نویسد گویا کرّامی بوده است (بل قطعاً) و یکی از مردم خراسان موسوم به عبدالله بن کرام به زهد ریائی و حیله و تزویر جمعی کثیر را تابع مذهب خود گردانید و از جملۀ اتباع او یکی سلطان محمود بود که بلای عظیمی شد برای شیعه و اهل کلام. (یادداشت های قزوینی حواشی ج 7 ص 60). به علت تعصب شدید محمود، گروه کثیری از اسماعیلیه در ماوراءالنهر و خراسان و ری کشته شدند و یاران مجدالدوله به جرم معتزلی بودن از دم شمشیر گذشتند و قسمت اعظم کتاب خانه نفیس مجدوالدوله طعمه آتش سلطان محمود شد. (از تاریخ عمومی عباس اقبال صص 255- 268). از بنده زاده بودن محمود مراد پسر سبکتکین بودن اوست که او خود مملوک الپتکین بوده است. (حدیقۀ سنائی صص 264- 265)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
ابن ابراهیم بن مسعود بن محمود بن سبکتکین غزنوی، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به سیف الدوله، پدرش او را به سال 469 هجری قمری حکومت هندوستان داد، اما در 480 سلطان ابراهیم به پسر خود محمود بدگمان شده و او را به تهمت اینکه قصد پیوستن به ملکشاه سلجوقی را دارد ناگهان بگرفت و بزندان فرستاد و ندمای او را نیز بند کرد ازجمله شاعر معروف مسعودسعد به گناه همدستی با او گرفتار و محبوس گشت. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به غزنویان و تاریخ مفصل ایران عباس اقبال آشتیانی شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان قره قویون بخش حومه شهرستان ماکو، 140 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مَ زِ)
شعبه ای است از طایفۀ ناحیۀ سراوان از طوایف کرمان و بلوچستان و مرکب از 30 خانوار است. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 98)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
محمود، فرزند رکن الدین محمد، معروف به ملانجم الدین. به روایت مؤلف صبح گلشن ’در محاربۀ شاه شجاع و شاه منصور شربت شهادت نوش نمود’. او راست:
گفتم به صلاح کوشم و مستوری
وز یار جفاپیشه گزینم دوری
جانم به چنین قصه چو راضی گردد
بیچاره دلم نمیدهد دستوری.
رجوع به تذکرۀ صبح گلشن ص 386 وقاموس الاعلام ج 6 شود
لغت نامه دهخدا